حشرات کشاورز، شاید برخی از ما فکر کنیم که فقط انسانها هستند که به کار کشاورزی و دامداری مشغولند و این کار به عقل هیچ جنبندهدیگری نمیرسد. اما واقعیت این است که در مقایسه با برخی حشرات، سابقه انسانها در کشاورزی اصلا قابل قیاس نیست و این موجودات ریز، میلیونها سال زودتر از انسانها شروع […]
حشرات کشاورز، شاید برخی از ما فکر کنیم که فقط انسانها هستند که به کار کشاورزی و دامداری مشغولند و این کار به عقل هیچ جنبندهدیگری نمیرسد. اما واقعیت این است که در مقایسه با برخی حشرات، سابقه انسانها در کشاورزی اصلا قابل قیاس نیست و این موجودات ریز، میلیونها سال زودتر از انسانها شروع به کشاورزی کردهو در کارشان بسیار هم موفق بودهاند.
به گزارش پایگاه خبری ندای البرز به نقل از اخبار سبز کشاورزی: ترجمه: حسین کاظمی: مشاهدات زیادی وجود دارد که نشان میدهد کشاورزی بین برخی حشرات رایج و آنها با این روش، خوراک و مایحتاجشان را تامین میکنند.
حشرهشناسان، باستانشناسان و دیگر متخصصان در یک دهه گذشته چند گردهمایی برای مقایسه کشاورزی در حشرات و انسانها به منظور یافتن اصولی کلی یا شاید تبادل برخی تجربههای علمی و عملی در این زمینه برگزار کردهاند.
در این نوشتار، «کشاورزان واقعی» کسانی هستند که به طور معمول محصولی را میکارند، از آن مراقبت و آن را برداشت مینمایند و به موفقیت در این کار وابسته هستند.
بسیاری از موجودات مانند آمیبهای اجتماعی، حلزون مردابی، دخترکماهی (Damselfish) نیز وجود دارند که امکان تولید غذا را در زمان و مکانهایی که میخواهند، ایجاد کردهو با این که در نوع خود شاهکارهایی قابلتوجه هستند اما بسیاری از دانشمندان این روشها(سبک زندگی) را بهعنوان اجرای کشاورزی کامل نمیدانند.
مورچههای Philidris Nagasau
از حشرات کشاورز، مورچههای فیلیجریس ناگِسائو(Philidris Nagasau) هستند که روی درخت اِسکئومِلاریا(Squamellaria) اقدام به کشاورزی کرده و گیاهی از خانواده قهوه را کشت میکنند که بهشکل حبابهایی از روی درخت آویزان میشوند.
در واقع حبابها یا غدههای سیاه روی درخت Squmellaria بخشی از خود درخت نیستند که از آن آویزان شدهاند، بلکه یک گیاه از خانواده قهوه هستند که روی شاخههای آفتابگیر درخت بهعنوان مزارع تودهای ایجاد شده توسط این مورچهها کشت و پرورش داده میشوند. مورچهها بذر این گیاهان را زیر پوست درخت کشت کرده و از آن مراقبت میکنند.
از قاعدههای پیازی درخت«اِسکئومِلاریا»Squamellaria شاخههای برگداری بهصورت معلق و آویزان روی درخت میزبان رشد میکنند که در منطقه فیجی (نزدیک نیوزیلند) در اصطلاح محلی به این گیاه رشد کرده روی شاخه درخت، «بیضه درختان» میگویند.
اینگونه گیاه که بهصورت خوشهای روی درخت میزبان رشد میکند، توسط مورچهها محافظت میشود و هنگامی که رشد گیاه کامل میگردد، حبابهای ژلهایشکلی تشکیل میدهد که فقط بهاندازه ورود یک مورچه به درون آن راه دارد.
کودرسانی مورچهها و پرورش گیاه
Guillaum Chomici، استاد زیستشناسی از دانشگاه دورهام انگلیس در مورد این گیاهان میگوید: هرکدام از این حبابها میتواند بهاندازه یک توپ فوتبال رشد کند و هنگامی که یک گیاه جوان (گیاه حبابشکل) برای اولینبار ترک برمیدارد و درب آن باز میشود، مورچههای کارگر شروع به وارد شدن به درون آن و با مدفوع کردن، آن را بارور میکنند؛ یعنی برای حاصلخیزی و دسترسی گیاه به نیتروژن و مواد غذایی، درون آن مدفوع کرده و همچنین از این گیاهان مراقبت و نگهداری مینمایند.
از سال ۲۰۱۸ چامیکی و همکارانش شواهدی را برای این ایده مطرح کردند که مورچههای Philidris Nagasau ممکن است اولین حیوانات شناختهشده به غیر از انسانها باشند که گیاهان را پرورش میدهند؛ چرا که سایر حشرات شناخته شده، قبل از این قارچها را پرورش میدادند.
نوشتههای چامیکی نشان میدهد که مورچهها با کاشت و پرورش محصول خود در آفتاب(بهجای سایه) محصول شیرین و مفیدی تولید و برداشت میکنند که خاصیت بیشتری برای آنها دارد.
۳ گروه حشرات کشاورز
تا قبل از کشفیات چامیکی، زیستشناسان فقط سه گروه از حشرات شامل: انواعی از سوسکها، موریانهها و مورچههای پرورشدهنده قارچها را بهعنوان کشاورزان کامل و بهنوعی رقیب و مانند انسانها میشناختند که هرکدام از آنها قارچهای مختلفی را اهلی و از مرحله کاشت، داشت تا برداشت از این محصولات مراقبت و غذای خود را از آنها تهیه میکنند.
سوسکهای آمبروزیا
سوسکهای آمبروزیا(Ambrosia Beetles) که چندین گونه دارند، حشراتی را تشکیل میدهند که انسان میخواهد آنها را کشاورزان واقعی بنامد.
پرورشدهندگان آووکادو در فلوریدا شدیدا نسبت به سوسک مهاجم آمبروزیا متعجب و شگفتزده شدهاند؛ زیرا این سوسک درون ساقه درختان آووکادو قارچی را پرورش میدهد که میتواند درخت را از بین ببرد.
جیری هالکر(Jiri Hulcr) حشرهشناس دانشگاه فلوریدا میگوید: پرورش قارچ بهطور مستقل حداقل ۱۱ بار در میان این سوسکها دچار تکامل شده است.
چند گونه آمبروزیا که به داخل درختان تونل میزنند، قارچی را پرورش میدهند که میتواند مولکولهای سختتر چوب را هضم کند. با این حال اکثر مزارع قارچ آمبروزیا فقط مواد غذایی را درون درخت در حال مرگ جمعآوری میکنند.
قارچ، موادمغذی را دریافت کرده و رشد میکند، سپس سوسکها قارچ را میخورند.
موریانههای Macrotermitinae
گروه دیگری از کشاورزان واقعی نیز از «شبه برونسپاری گوارشی» غذا تغذیه میکنند که حدود ۳۳۰ گونه موریانه زیرخانواده Macrotermitinae هستند.
موریانهها تکههای مواد گیاهی مرده را جمعآوری و آن را به قارچی میخورانند که در تونلهای دنجی که توسط موریانهها حفر شده، زندگی میکند.
سپس این کشاورزان کوچک با قارچهای پرورشیافته جشن میگیرند.
استادان کشاورزی
بارزترین و پر زرق و برقترین این موریانهها، موریانههای آفریقایی هستند که استاد ساختن لانه و همچنین کشاورزی هستند.
آنها خانههایی به شکل تپههایی از گل قرمز و نارنجی سخت و سفت به ارتفاع چند متر روی زمین میسازند که مانند کوههای آلپ ناهموار است.
این مینیکوهها، متخلخل هستند و میتوانند جریان هوا را هدایت و دما را برای قارچهای درون تونلها ارسال کنند، یعنی دمای داخل لانه را اینگونه کنترل میکنند.
این لانهها مزرعه فرزندان یک ملکه بزرگ جثه هستند که در برخی گونهها گزارش شده که روزانه تا حدود ۲۰ هزار تخم میگذارد.
مورچههای برگبُر (Leaf-Cutter Ant)
یکی دیگر از حشرات کشاورز «مورچههای برگبُر» یا Leaf-Cutter Ant هستند که در مزارعشان قارچ پرورش میدهند.
تا جایی که میدانیم انسانها در حدود ۱۲هزار سال قبل، هیچگونه غذایی پرورش نمیدادند(در واقع سابقه کشاورزی انسانها به این زمانها برمیگردد)، اما این مسئله در مورد حشرات به سالها قبل از آن برمیگردد.
حتی مورچههای برگبُر Leaf-Cutter که تازه واردان کشاورزی محسوب میشوند(نسبت به دیگر حشرات) از ۱۵ میلیون سال قبل غذای خود راپرورش میدادند.
مورچههای کشاورز پرورشدهنده قارچ، دستکم بیش از ۶۰ میلیون سال قبل کشاورزی را شروع کردهاند، اما از حدود ۱۵ میلیون سال پیش مورچههای برگبر(Leaf-Cutter) و بعضی خویشاوندان نزدیک آنها شروع به پیشرفت کردند.
بهگونهای که امروزه در هر لانه آنها یکگونهقارچ در مقیاس صنعتی رشد میکند.
یک مزرعه تکمحصولی(Mono Culture) وسیع و یک محصول شگفتانگیز که مانند گسترهای از یک گندم در افق موج میزند.
تولید غذا در یک مزرعه، برای جمعیت ۷ میلیونی
یک مزرعه Atta میتواند بهاندازهای بزرگ شود که هفت میلیون حشره ساکن در آن را غذا بدهد. تصور کنید که ساکنان شهر شیکاگو دو برابر شوند و بخواهند درون محدوده شهر همه غذای خود را تهیه کنند.
در مقایسه با آن شهر، مورچهها هنوز غذای عده بیشتری از ساکنان خود را تامین میکنند.
البته با ذکر این نکته که هر نفر در طول زندگی خود فقط از یک نوع غذا تغذیه میکند.
آتاهای بُرشدهنده برگ، مورچههایی هستند که با زحمت تکههای برگ را حمل میکنند. هنگام حمل این تکههای برگ توسط مورچهها، صحنههای زیبایی خلق میشود. نمایی از این حرکت دستهجمعی مورچهها در انیمیشن «شیرشاه» در سال ۱۹۹۴ نشان داده شده است.
آلریچ مولر(Ulrich Muller) محقق و پژوهشگری که چند دهه در دانشگاه تگزاس روی حشرات پرورشدهنده قارچ مطالعه کرده است، پیشنهاد مدیریت و رهبری هیأتی را برای تحقیق در مورد مورچههای آتا که در جنوب ایالاتمتحدهآمریکا زندگی میکنند، ارائه داده است.
مورچههای بُرشدهنده برگ، این برگها را نمیخورند بلکه روی آن مدفوع کرده و آنها را آماده برای خوراک قارچها میکنند و این کار باعث میشود که آنزیمهای گوارشی قارچها این تکههای برگ را بهتر تجزیه کنند. مورچهها این برگها را روی تودههای قارچ میگذارند و منتظر میمانند تا قارچها رشد کنند.
بهشکلی که قارچها مانند معده مورچه عمل میکنند و برگهای سبزی که خود مورچهها نمیتوانند هضم کنند را مصرف و رشد کرده و مورچهها نیز از قارچها تغذیه میکنند.
تغذیه یک لانه پر از مورچه آتا در آمریکایجنوبی به مقدار زیادی علف سبز نیاز دارد. بهطوری که آنها میتوانند به یکی از بزرگترین گیاهخواران منطقه تبدیل شوند.
مولر میگوید: هر لانه مورچه فقط یک کلونی قارچ پرورش میدهد که در طول سالها روی آن نمونهبرداری، آزمایش و مقایسه کرده و مورد پسند بوده است.
مدیریت سیستم تکمحصولی توسط مورچهها
یک مزرعه متعلق به انسان که تنها یک یا دو گونه محصول را پرورش میدهد، میتواند نتایج فاجعهباری داشته باشد؛ چرا که اگر یک آفت یا بیماری به این تعداد اندک محصول مزرعه نفوذ کند، تمام محصول از بین میرود؛ مانند آنچه در قحطی سیبزمینی در کشور ایرلند رخ داد (آفت قارچی سیبزمینی از سال ۱۸۴۵ تا ۱۸۵۰ تمام محصول را از بین برد و جمعیت بسیاری به علت گرسنگی و بیماری ناشی از فقر غذایی مردند.)
استفاده از آفتکش توسط حشرات کشاورز
اما این گونههای مورچه در طول میلیونها سال مزارع تکمحصولی داشتهو به این کار ادامه میدهند. حتی برخی از آفتکشها را برای مبارزه با آفات استفاده میکنند.
این مورچهها، قارچهای مهاجم را توسط سمی از بین میبرند که از باکتری سودونوکاریا Pseudonocardia ترشح میشود. این باکتری روی چینهای بدن مورچه(جیب تخصصی مورچه) رشد میکند.
انسانها نیز با آفات در حال توسعه، مبارزه میکنند اما این آفات نسبت به سموم و آفتکشها مقاوم میشوند.
برای مثال برخی سوسکهای کلرادو در برابر ۵۶ ترکیب حشرهکش مقاوم شدهاند.
پس مورچهها چگونه توانستهاند محصولات خود را در طول این همه زمان در برابر آفتها حفظ کنند؟!
برای نمونه، مورچهها محصولات خود را به دقت زیر نظر دارند و هر مشکلی را خیلی زود تشخیص داده و آن را در نطفه خفه میکنند.
مولر تخمین میزند که مورچههای کشاورز در طول روز بارها و بارها هر جزء مزرعه را بررسی و قارچهای مزاحم را دفع میکنند.
انسانها این نظارتهای ریز و حساس را «کشاورزی دقیق» میگویند و به نقش و ارزش آن برای مزارع واقف هستند.
همچنین مورچهها ممکن است در پرورش میکروبیومهای سودمند، از انسانها سبقت گرفته باشند.
مولر میگوید: مورچهها در تکثیر و کشت بخشی از باغ برای شروع در یک قطعه زمین دیگر نیز با انسانها متفاوت عمل میکنند.
انسانها فقط یک دانه قلمه را میکارند اما وقتی مورچهها نیاز داشته باشند تا مقداری قارچ را در یک نقطه جدید وارد کنند، تکهای از کل باغ را جدا کرده و بیرون میکشند و آن را جابهجا و قارچ را بههمراه میکروبهای پیچیده به آن، به محل جدید منتقل میکنند.
میکروبشناسی مورچههای کشاورز
مولر میگوید: مورچهها یک جامعه میکروبی کامل و بینقص را تکثیر میکنند. کافی است بدانند یک دسته قارچ سالم چه طعمی دارد.
بدینترتیب میکروبی که با آن سازگار است همراه قارچها پرورش میدهند و برای مقابله با مخاطرات از این میکروب استفاده میکنند. مولر میگوید: مورچه ها ۶۰ میلیون سال پیش فهمیدند که این میکروبها چقدر مهم هستند.
درحالی که مورچههای آتا ممکن است میکروبیوم دستگاه گوارش خارجی خود را (منظور مزرعه قارچ است که مانند دستگاه گوارش مورچه عمل میکند) بهخوبی مدیریت کنند، اما برخی روشهای مورچههای کشاورز بیهوده به نظرمیرسند (البته شاید از نظر ما)؛ مثلا قارچی که آتا و بعضی خویشاوندان نزدیک آنها بهعنوان تنها محصولشان پرورش میدهند، بهرهوری بالایی برای شکستن پیوندهای ترکیبات موجود در برگها را ندارد.
مولر میگوید: آنها فقط به مواد آسانهضم، نیاز دارند.
بهنوبه خود هنگامی که مورچهها قارچ را میخورند، فقط قارچهای چاق و قابل برداشت به نام Gengylidia(گونگیلیدیا) را جدا میکنند و مقدار زیادی از بقیه قارچ هدر میرود.
نمونههای دیگری به ظاهر کارآمدتر نیز وجود دارد. یکی از گونههای مورچه در صحرای برکنریج(Brackenridge) یافت میشود که به کُندههای زرد کمرنگ تا کهربایی درختان تمایل دارد که آنها را مانند انگور میخورند.
در عوض با استفاده از یک محصول زائدِ در دسترس، بارور میشوند که در مقایسه با تلاشهای مورچههای آتا که از برگ درخت در حال رشد استفاده میکنند، بهتر هستند.
قارچها بهعنوان یک محصول، مانند گیاهان فتوسنتز نمیکنند. بنابراین نمیتوانند غذایشان را از نور خورشید بهدست آورند به همین دلیل شاید بهتر این باشد که یک مزرعه قارچ را نه با مزرعه گندم، بلکه با یک گاو یا خوک مقایسه کنیم که توسط انسان پروار میشود و در هر دو برای تامین نهادههای تولید با چالشهایی مواجه است.
تکامل و همزیستی
فورد دنیسون(R. Ford Denison)، نویسنده کتاب کشاورزی داروین(Darwinian Agriculture) در سمپوزیوم کنراد لورنز(Konraed Lorenz) در سال ۲۰۱۹ شرکت کرد. برای او تعجبآور نیست که برخی افراد در نگاه کردن به مزارع مورچهها، بهعنوان الگوهای کشاورزی اشکالاتی را میبینند.
دنیسون در دانشگاه مینهسوتا، پایداری کشاورزی را مطالعه و به این فکر میکند که چگونه بهطور استراتژیک از طبیعت کپیبرداری نماید.
تکامل، مطمئنا شکل تکمحصولی لانههای مورچه را از راه رقابت آزمایش نکرد زیرا مورچهها نمیتوانند به روش دیگری قارچ خود را رشد دهند.
فورد دنیسون میگوید اگر بیش از یکگونه قارچ در مزرعه وجود داشته باشد، «جنگ شیمیایی» رخ خواهد داد و یک سویه، معمولا رقیب خود را میکشد.
او میگوید: استفاده طولانیمدت آنها از سیستم تکمحصولی میتواند دلیلی باشد که این سیستم میتواند پایدار باشد.
انسانهایی که مدل تکمحصولی را دنبال میکنند، احتمالا باید دنبال روشهای مدیریتی کارآمد باشند.
دنیسون میگوید: وجود سیستم تکمحصولی در میان مورچهها مسلما به این معنی نیست که روش مذکور بهتر از روش چند محصولی است؛ چرا که در مزارع متنوعتر مشکل آفات کاهش مییابد. اما چه کسی میداند؟
مورچههایی که یک محصول را کشت میکنند، هرگز با مورچههایی که چند محصول را کشت میکنند، رقابت نکردهاند.
(یعنی این که نمونهای از مورچههایی که روش چندکشتی استفاده میکنند، مشاهده نشده است تا معلوم شود کارایی کدامیک بیشتر بودهاست). مزارع دیگر حشرات مطمئنا ویژگیهایی دارند که بهنظر میرسد بنابر رقابت شدید تکامل یافتهاند.
حبابهای «اِسکئومِلاریا» در بالای درخت را در نظر بگیرید که برای دریافت نیتروژن با چالشهایی روبرو هستند. نیتروژن اغلب یک کالای گرانبها برای گیاهانی مانند اِسکئومِلاریا است که در خاک زندگی نمیکنند.
برای این گیاهان که سبک زندگی روی درخت را انتخاب کردهاند و به شاخههای درختان و در بالای زمین چسبیدهاند، مورچههای Philidris Nagasau ممکن است کار تحویل نیتروژن و سایر مواد مغذی را [با ادرار و مدفوع در این گیاهان حبابیشکل] انجام دهند.
مبارزه مورچههای کشاورز با سارقان محصول
مورچهها همچنین دفاع حیاتی ارائه میدهند و برای حمله به مهاجمانی که سعی میکنند دانهها یا برگهایی را از مزرعهشان بیرون بیاورند[بدزدند] آماده هستند.
این گیاه سرپناهی کاملا ضروری برای مورچهها است که راحت و قابل تعویض بوده و همچنین مواد غذایی را برای آنها تامین میکند.
گلهای گیاه اِسکئومِلاریا برای مورچهها جذابیت شیرینی دارند.
وقتی گلبرگها میریزند، رشد گل برای روزها متوقف میشود و مورچهها برای تغذیه از لبههای قندی و نیز اسید آمینه پایه گل استفاده میکنند.
توسعه کشت
در ۶۰ گونه اِسکئومِلاریا، همانطور که گیاهان رشد و ورودیهای بیشتری را به حفرههای درونی خود باز میکنند، مورچهها از درزهای کوچک وارد میشوند و با تغذیه خوب و کافی، جمعیت خود را افزایش میدهند.
یک گیاه بزرگ میتواند میزبان حدود ۱۰ هزار مورچه باشد و یک کلنی کامل مورچه میتواند مرزهای خود را به چندین گیاه گسترش و حتی گونههای تودهای را در بر بگیرد.
در گیاهان حبابی شکل رشد کرده روی درخت اِسکئومِلاریا، برخی از اتاقکها دارای دیوارههای داخلی صاف هستند.
در حالیکه در برخی حفرههای دیگر، برجستگیهای کوچک با فاصله از همدیگر وجود دارد.
مورچهها تخم و لارو خود را در اتاقکهای با دیوار صاف نگه میدارند.
چامیکی فکر میکند که حفرههای دارای برآمدگی بهعنوان مستراح و زبالهدان مورچهها عمل میکنند تا مورچهها مواد دفعی غنی از نیتروژن خود را آنجا به گیاه بدهند.
چامیکی میگوید: جذب نیتروژن توسط دیوارههای ناهموار و برجستهای شکل انجام میشود که برای آن بسیار کارآمد است.
او غلظتهای مختلف نیتروژن را تزریق کرده و مقدار جذب آن را توسط گیاهان بررسی نموده است.
اقتصاد دورانی
چامیکی استدلال میکند که همه ششگونه مورچه، اتاقکها را برای کشاورزی واقعی بررسی میکنند.
او از مورچهها فیلم گرفته است که دانههای گیاه را با قرار دادن در زیر پوست درخت میکارند.
مورچهها سپس از این دانهها در برابر سوسکهای بزرگ و سایر شکارچیان محافظت میکنند.
آنها حتی به دانشمندان کنجکاو نیز حمله میکنند.
این دفاع شدید در مراقبت از مزرعه در بالای درخت یک کار طاقتفرسا است.
مورچهها مستقیما غذایی را مصرف میکنند که با مدفوع خود آن را بارور کردهاند.
یکی از همکاران چامیکی میگوید: آلودگیهای کودی در جوامع انسانی یک موضوع داغ مورد بحث است.
از نظر او محصولات زراعی آینده پایدارتر، کود خود را از کودهای دامی دریافت میکنند.
بنابراین یک محصول ضایعات(آلودهکننده) دوباره به چیزی مفید تبدیل میشود.
او اصرار دارد که از مورچهها الهام بگیرد؛ چرا که مزرعه حباب، مانند یک «اقتصاد دَوَرانی» است.
یادگیری از حشرات کشاورز
مورچههای برگبُر پرورشدهنده قارچ یا مورچههای آتا و دیگر خویشاوندان نزدیکشان نیز با انسانهای کشاورز مقایسه میشوند.
هر دو نوع آنها چیزهایی پرورش میدهند.
مورچهها کشتهای تکمحصولی(فقط یک نوع قارچ) دارند اما با این حال توانستهاند میلیونها سال دوام بیاورند.
زیستشناسان مدتها است که در این مورد فکر میکنند که ما انسانها میتوانیم مانند مورچهها و به تقلید از شیوههای آنها و دیگر کشاورزان کوچک(حشرات کشاورز)، مزارع کشاورزی خود را قویتر کنیم.
این سوال بهویژه در شرایطی که جمعیت جوامع انسانی در حال رشد است و تغییرات اقلیمی و آبوهوایی اتفاق میافتد، مهمتر است.
اگرچه چگونگی یادگیری از این کشاورزان باستانی موضوع آسانی نیست.
تکامل با رقابت پیشرفت میکند؛ بنابراین از تاکتیکهای خارقالعاده حشرات میتوان کمک گرفت.
اکنون دوران بسیار خوبی برای چنین مباحثی است؛ زیرا محققان توجه بیشتری به مزارع عجیب حشرات کوچک دارند.
دانشمندان کوشش کردهاند تا روشهای پرورش قارچ توسط سوسکها یا مورچههایی که گیاهان مورد نیازشان را پرورش میدهند، کشف کنند.
Science News، ماهنامه دام و کشت و صنعت-شماره ۲۶۵-مرداد ۱۴۰۱
Thursday, 21 November , 2024