آیا با دهن بسته و قلم شکسته قادر به اطلاعرسانی هستیم؟ در متن قانون مطبوعات آمده است رسالتی که مطبوعات به عهده دارد عبارت است از روشن ساختن افکار عمومی و بالا بردن کیفیت مطبوعات و دانش مردم در زمینههایی که قانون پیشبینی کرده است.
من خبرنگار با بیش از دو دهه سابقه قلم زدن در مطبوعات هنوز هم نمیتوانم ادعای تبحّر و تخصص و عنوان پیشکسوتی در کار روزنامهنگاری را داشته باشم چون پی بردن به اصل آن نیاز به زمان درازی دارد.
به گزارش ندای البرز: رشت – سیداکبر خوشحال: آری بحث امروز ما یورش به زیربنای افکار جامعه و به غارت معیارهای منطقی و معنوی و چپاول ارزشهای انسانی است. در حال حاضر بیش از چند صد نشریه و پایگاه خبری در سطح استان گیلان با مجوز قانونی فعالیت دارند که البته از لحاظ کمیت بیسابقه است.
امّا آیا کیفیت این تعداد نشریات و پایگاه و استقبالی که مردم از آنها به عمل میآورند مورد بررسی قرار گرفته است. براستی مطبوعات ما حال و روز خوشی ندارند.
چون کار به جایی رسیده است که مردم به من خبرنگار میگویند اینهمه انتقاد میکنی چرا کسی پاسخگو نیست. اصلاً مدیران روزنامهخوان هستند؟
مطالب شما را میخوانند اگر اهل مطالعه هستند پس چرا استاندار بومی گیلان به مطالبی که درخصوص عدم توجه مدیران جهاد کشاورزی و شیلات – محیط زیست – منابع طبیعی – پست و مخابرات – آب منطقهای نوشتی تأثیری نداشته است؟
یا چرا سوالاتی که به حضرات دادید تاکنون پاسخگو نشدند و چرا استاندار بومی شما به مدیرکل امور اجتماعی استانداری فشار نمیآورد تا مدیرانی که پاسخگوی مردم و مطبوعات نیستند به حضور خواسته و آنها را وادار به پاسخگویی کنند تا اینهمه از پاسخگویی طفره نروند. من خبرنگار گفتم وظیفهام نوشتن است.
درد مردم را باید بنویسم. هیچگاه تماشاچی نخواهم بود. مینویسم تا اگر استاندار اقدامی نکرد شاید مدیران مسئول در پایتخت به داد مردم مظلوم گیلان برسند. البته لازم و ضروریست که یادی از استانداران سابق و غیربومی گیلان داشته باشیم که در آن زمان همیشه جلسات استانداری دعوت میشدیم.
علیالخصوص جلسه شورای اداری که به سرنوشت مردم بستگی دارد. متأسفانه با ورود عباسی در رأس استانداری نه تنها در جلسات شورای اداری دعوت نمیشویم بلکه در همه جلسات من خبرنگار را نامحرم جلسات میدانند و از ورود ما استقبال نمیکنند و این بیتوجهیها نیز به فرمانداریها هم سرایت کرده آنجا هم در جلسات شورای اداری شهرستان دعوت نمیشویم.
بهر حال با این شرایط سخت در استان گیلان مطبوعات حال و روز خوشی ندارند. چون باید در جلسات حضور داشته باشیم تا از همه جوانب خصوصاً حاشیهها خبر بسازیم نه اینکه خبرهای کلیشهای که از سوی روابط عمومیها بصورت یکنواخت به مطبوعات ارسال میشود تا همان خبرهای تشریفاتی را به خورد مردم بدهیم.
الحمدلله تاکنون از این روش استفاده نکردهام و نخواهم کرد چون خبرنگاران هر کدام جوهر و توانایی خودشان را دارند و باید از توانایی خود در جهت مردم استفاده کنند.
آری سالی یک الی دو جلسه دعوت به کنفرانس مطبوعاتی میشویم آنهم گزارشی از قبل آماده شده را به ما تحویل میدهند تا از فتوحات آقایان بنویسیم.
البته در کنفرانسهای مطبوعاتی گیلان هم مُد شده است که فقط مدیر مربوطه باید حرف بزند. بیلان کاری ارائه دهد این در شرایطی است خیلی از مطالبات مردمی تلمبار شده نزد ما امانت است باید مطرح کنیم امّا متأسفانه در حوصله آقایان نیست البته باید عنوان کنم که تعدادی از مدیران روابط عمومی در اجرای کنفرانس مطبوعاتی به خوبی عمل میکنند و به مدیران خود توجیه کردند که فقط پاسخگوی سوالات خبرنگاران باشند که در مقالات بعدی حتماً از این حضرات نام خواهم برد.
بهرحال باید عنوان کنم ای کاش استاندار بومی گیلان نیم نگاهی هم به عملکرد مطبوعات داشته باشد چرا باید کار به جایی برسد که مدیران ما حتی طاقت دو کلمه انتقاد را نداشته باشند یا چرا از مدیری سوال مردمی میپرسیم از ما دوری میکند.
و اگر انتقاد از مدیری بنویسیم فوراً مورد خشم و غضب او قرار میگیریم و بلافاصله دستور میدهد تا اسم من خبرنگار انتقادی را در جلسات حتی کنفرانسهای مطبوعاتی از لیست دعوتشدگان بعدی حذف نمایند.
آیا با این روش ناپسند میتوانیم در شکوفایی اطلاعرسانی نقشی داشته باشیم؟ استاندارجان لازم و ضروریست اولاً به مدیرکل امور اجتماعی و روابط عمومی خود فشار بیاورید تا از خبرنگاران انتقادی دوری نکنند چون ما درد مردم را مینویسیم و شما مدیران مسئول هم وظیفه دارید به خواستههای مردم ارزش قایل شوید و همچنان فوراً مورد رسیدگی قرار گیرد. وما را در جریان نتایج عملکرد خود قرار دهید.
متأسفانه بیتوجهی به امر اطلاعرسانی سبب ایجاد فساد میشود پس انتظار داریم تا مدیرانی که مورد انتقاد قرار میگیرند در مقام پاسخگویی قرار بگیرند و هیچگاه از پاسخگویی به مردم طفره نروند چون نه تنها به صلاح مدیران دستگاههای اجرایی نیست بلکه در شأن مردم نجیب و وفادار استان گیلان هم نیست که به دردشان رسیدگی نشود و به مشکلاتشان اهمیت ندهند. امیدواریم تا استاندار بومی گیلان این دردنامه را با حوصله مطالعه کنند و به زودی دستور صادر کنند تا مدیرانی نظیر جهاد کشاورزی – شیلات – پُست – منابع طبیعی – اوقاف – سازمان بازرسی – اداره زندانها – بندر و گمرک علیالخصوص سازمان آب منطقهای و شهرداری رشت اولاً از اطلاعرسانی دوری نکنند دوماً حداقل هر چند ماه در یک جلسه مطبوعاتی شرکت کنند و به انتقادات مردمی پاسخگو باشند تا مردم عزیز ما امیدواری بیشتری به مدیران پیدا کنند.
انشاء الله به امید آن روز
Sunday, 24 November , 2024